اسب دارد، قالی اتاقِ من…
اسبِ سپیدِ تُرکمن.
از حاشیه تا تو راهی نیست، اما…
همه ی راهها را بستهاند.
من اما، سوار بر اسب…
چهار نعل میتازم…
نزدیکت که شدم، بلند میپرم…
تا تو را طواف کنم.
صبور باش، صبور باش، ترنجِ من…
اینجا هنوز تورا، خاج، صدا میکنند.
صبور باش، صبور باش، تکِ خاجِ من…
شازده سپید سوار، میآید.